شاید که آینده از آن ما. . .!

آدمک آخر دنیاست٬بخند! آدمک مرگ همینجاست٬بخند! آن خدایی که بزرگش خواندی٬به خدا مثل تو تنهاست٬بخند!

شاید که آینده از آن ما. . .!

آدمک آخر دنیاست٬بخند! آدمک مرگ همینجاست٬بخند! آن خدایی که بزرگش خواندی٬به خدا مثل تو تنهاست٬بخند!

نوروز ۱۳۸۹

لحظه تحویل سال نوایرانی به وقت تهران٬ ساعت ۲۱ و ۰۲ دقیقه و ۱۳ ثانیه ‌روز شنبه ۲۹ اسفندماه ۱۳۸۸ برابر با ۴ ربیع‌الثانی ۱۴۳۱ هجری قمری و ۲۰ مارس ۲۰۱۰ میلادی می باشد (منبع: شورای مرکز تقویم موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران).

تهرانشنبه9:02 PM20 مارس 2010
لس آنجلسشنبه10:32 AM20 مارس 2010
نیویورکشنبه1:32 PM20 مارس 2010
شیکاگوشنبه12:32 PM20 مارس 2010
استکهلمشنبه6:32 PM20 مارس 2010
لندنشنبه5:32 PM20 مارس 2010
پاریسشنبه6:32 PM20 مارس 2010
برلینشنبه6:32 PM20 مارس 2010
سیدنییکشنبه4:32 AM21 مارس 2010


تاریخچه

نوروز یکی از کهن‌ترین جشن‌های به جا مانده از دوران باستان است. خاستگاه نوروز در ایران باستان است و هنوز مردم مناطق مختلف فلات ایران نوروز را جشن می‌گیرند. زمان برگزاری نوروز، در آغاز فصل بهار است. نوروز در ایران و افغانستان آغاز سال نو محسوب می‌شود و در برخی دیگر از کشورها تعطیل رسمی است.

منشا و زمان پیدایش نوروز، به درستی معلوم نیست، اما این جشن، قدمتی سه هزار ساله دارد و قدیمی‌ترین آیین ملی در جهان به شمار می‌رود. در برخی از متون کهن ایران ازجمله شاهنامه فردوسی و تاریخ طبری، جمشید و در برخی دیگر از متون، کیومرث به‌عنوان پایه‌گذار نوروز معرفی شده است. ابداع نوروز در شاهنامه، بدین صورت روایت شده است که جمشید در حال گذشتن از آذربایجان، دستور داد تا در آنجا برای او تختی بگذارند و خودش با تاجی زرین بر روی تخت نشست. با رسیدن نور خورشید به تاج زرین او، جهان منور شد و مردم شادمانی کردند و آن روز را روز نو نامیدند.

برخی از روایت‌های تاریخی، آغاز نوروز را به بابل نسبت می‌دهد. بر طبق این روایت‌ها، رواج نوروز در ایران به ۵۳۸ سال قبل از میلاد یعنی زمان حمله کورش به بابل بازمی‌گردد. همچنین در برخی از روایت‌ها، از زرتشت به‌عنوان بنیان‌گذار نوروز نام برده شده است. اما در اوستا (دست کم در گاتها) نامی از نوروز برده نشده است.

نوروز در زمان هخامنشیان

کوروش دوم، بنیان‌گذار هخامنشیان، نوروز را در سال ۵۳۸ قبل از میلاد، جشن ملی اعلام کرد. وی در این روز برنامه‌هایی برای ترفیع سربازان، پاکسازی مکان‌های عمومی و منازل شخصی و بخشش محکومان را اجرا می‌نمود. این آیین‌ها در زمان سایر پادشاهان هخامنشی نیز برگزار می‌شده است. در زمان داریوش یکم، مراسم نوروز در تخت جمشید برگزار می‌شد. البته در سنگ‌نوشته‌های به‌جا مانده از دوران هخامنشیان، به‌طور مستقیم اشاره‌ای به برگزاری نوروز نشده است. اما مطالعات بر روی این سنگ‌نوشته‌ها نشان می‌دهد که مردم در دوران هخامنشیان با جشن‌های نوروز آشنا بوده‌اند، و هخامنشیان نوروز را با شکوه و عظمت جشن می‌گرفته‌اند. شواهد نشان می‌دهد داریوش اول هخامنشی، به مناسبت نوروز در سال ۴۱۶ قبل از میلاد سکه‌ای از جنس طلا ضرب نمود که در یک طرف آن سربازی در حال تیراندازی نشان داده شده است.

در دوران هخامنشی، جشن نوروز در بازه‌ای زمانی بین ۲۱ اسفند تا ۱۹ اردیبهشت برگزار می‌شده است.

نوروز در زمان اشکانیان و ساسانیان

در زمان اشکانیان و ساسانیان نیز نوروز گرامی داشته می‌شد. در این دوران، جشن‌های متعددی در طول یک سال برگزار می‌شد که مهمترین آنها نوروز و مهرگان بوده است. برگزاری جشن نوروز در دوران ساسانیان چند روز (دست کم شش روز) طول می‌کشید و به دو دوره نوروز کوچک و نوروز بزرگ تقسیم می‌شد. نوروز کوچک یا نوروز عامه پنج روز بود و از اول تا پنجم فروردین گرامی داشته می‌شد و روز ششم فروردین (خردادروز)، جشن نوروز بزرگ یا نوروز خاصه برپا می‌شد. در هر یک از روزهای نوروز عامه، طبقه‌ای از طبقات مردم (دهقانان، روحانیان، سپاهیان، پیشه‌وران و اشراف) به دیدار شاه می‌آمدند و شاه به حرف‌های آنها گوش می‌داد و برای حل مشکلات آنها دستور صادر می‌کرد. در روز ششم، شاه حق طبقات مختلف مردم را ادا کرده بود و در این روز، تنها نزدیکان شاه به حضور وی می‌آمدند.

شواهدی وجود دارد که در دوران ساسانی سال‌های کبیسه مراعات نمی‌شده‌است. بنابراین نوروز هر چهار سال، یک روز از موعد اصلی خود (آغاز برج حمل) عقب می‌ماند و درنتیجه زمان نوروز در این دوران همواره ثابت نبوده و در فصول مختلف سال جاری بوده است.

اردشیر بابکان، موسس سلسله ساسانیان، در سال ۲۳۰ (میلادی) از دولت روم که از وی شکست خورده بود، خواست که نوروز را در این کشور به رسمیت بشناسند. این درخواست مورد پذیرش سنای روم قرار گرفت و نوروز در قلمرو روم به Lupercal معروف شد.

در دوران ساسانیان، ۲۵ روز قبل از آغاز بهار، در دوازده ستون که از خشت خام برپا می‌کردند، انواع حبوبات و غلات (برنج، گندم، جو، نخود، ارزن، و لوبیا) را می‌کاشتند و تا روز شانزدهم فروردین آنها را جمع نمی‌کردند. هر کدام از این گیاهان که بارورتر شود، در آن سال محصول بهتری خواهد داد. در این دوران همچنین متداول بود که در بامداد نوروز، مردم به یکدیگر آب بپاشند. از زمان هرمز اول مرسوم شد که مردم در شب نوروز آتش روشن نمایند. همچنین از زمان هرمز دوم، رسم دادن سکه در نوروز به‌عنوان عیدی متداول شد.

نوروز پس از اسلام

از برگزاری آیین‌های نوروز در زمان امویان نشانه‌ای در دست نیست و در زمان عباسیان نیز به نظر می‌رسد که خلفا گاهی برای پذیرش هدایای مردمی، از نوروز استقبال می‌کرده‌اند. با روی کار آمدن سلسله‌های سامانیان و آل بویه، جشن نوروز با گستردگی بیشتری برگزار می‌شد.

در دوران سلجوقیان، به دستور جلال‌الدین ملک‌شاه سلجوقی تعدادی از منجمان ایرانی از جمله عمر خیام برای اصلاح تقویم ایرانی گرد هم آمدند. این گروه، نوروز را در اول بهار قرار دادند و جایگاه آن را ثابت نمودند. بر اساس این تقویم که به تقویم جلالی معروف شد، برای ثابت ماندن نوروز در آغاز بهار، مقرر شد که هر چهار سال یک‌بار، تعداد روزهای سال را (به‌جای ۳۶۵ روز)، برابر با ۳۶۶ روز در نظر بگیرند. طبق این قاعده، می‌‌بایست پس از انجام این کار در ۷ دوره، در دوره هشتم، به جای سال چهارم، بر سال پنجم یک روز بیفزایند. این تقویم از سال ۳۹۲ هجری آغاز شد.

نوروز در دوران صفویان نیز برگزار می‌شد. در سال ۱۵۹۷ (میلادی)، شاه عباس صفوی مراسم نوروز را در عمارت میدان نقش جهان اصفهان برگزار نمود و این شهر را پایتخت همیشگی ایران اعلام نمود.

نوروز در دوران معاصر

نوروز به‌عنوان یک میراث فرهنگی در دوران معاصر همواره مورد توجه مردم قرار داشته و عموما هرساله برگزار می‌شده است. البته برگزاری جشن نوروز به‌صورت علنی در برخی از کشورها توسط برخی از حکومت‌ها برای مدت‌زمانی ممنوع بوده است. حکومت شوروی برگزاری جشن نوروز را در برخی از کشورهای آسیای میانه نظیر ترکمنستان، قرقیزستان و تاجیکستان ممنوع کرده بود و این ممنوعیت تا زمان میخائیل گورباچف تداوم داشت. با این وجود، مردم این مناطق نوروز را به‌صورت مخفیانه و یا در روستاها جشن می‌گرفته‌اند. همچنین برخی از مردم این مناطق برای جلب موافقت مقامات محلی نام دیگری بر روی نوروز می‌گذاشتند؛ به‌طور مثال در تاجیکستان، مردم با اتلاق جشن لاله یا جشن ۸ مارس سعی می‌کردند که آیین‌های نوروز را بدون مخالفت مقامات دولتی به جای آورند. همچنین در افغانستان، در دوران حکومت طالبان، برگزاری جشن نوروز ممنوع بود و این حکومت تنها تقویم هجری قمری را به رسمیت می‌شناخت.

آیین‌ها

خانه‌تکانی

خانه‌تکانی یکی از آیین‌های نوروزی است که مردم بیشتر مناطقی که نوروز را جشن می‌گیرند به آن پایبندند. در این آیین، تمام خانه و وسایل آن در آستانه نوروز گردگیری، شستشو و تمیز می‌شوند. این آیین در کشورهای مختلف از جمله ایران، تاجیکستان و افغانستان برگزار می‌شود.

آتش‌افروزی

رسم افروختن آتش، از زمان‌های کهن در مناطق نوروز متداول شده است. در ایران و بخش‌هایی از افغانستان، این رسم به‌صورت روشن کردن آتش در شب آخرین چهارشنبه سال متداول است. این مراسم چهارشنبه‌سوری نام دارد. پریدن از روی آتش در ایام نوروز در ترکمنستان نیز رایج است.

همچنین رسم افروختن آتش در بامداد نوروز بر پشت بام‌ها در میان برخی از زرتشتیان (از جمله در برخی از روستاهای یزد) مرسوم است.

سفره‌های نوروزی

سفره‌های نوروزی یکی از آیین‌های مشترک در مراسم نوروز در بین مردمی است که نوروز را جشن می‌گیرند. در بسیاری از نقاط ایران و برخی از نقاط افغانستان، سفره هفت سین پهن می‌شود. در این سفره هفت چیز قرار می‌گیرد که با حرف سین آغاز شده باشد؛ مثل سرکه، سنجد، سمنو، سیب و ...

دید و بازدید

دید و بازدید عید یا عید دیدنی یکی از سنت‌های نوروزی است که در بیشتر کشورهایی که آن را جشن می‌گیرند، متداول است. در برخی از مناطق، یاد کردن از گذشتگان و حاضر شدن بر مزار آنان در نوروز نیز رایج است.

طبیعت‌گردی

مردم ایران روز سیزدهم فروردین، به مکان‌های طبیعی مانند پارک‌ها، باغ‌ها، جنگل‌ها و ماطق خارج از شهر می‌روند. این مراسم سیزده‌به‌در نام دارد. از کارهای رایج در این جشن، گره زدن سبزه و گفتن دروغ سیزده است. مراسم سیزده‌به‌در در مناطق غربی افغانستان ازجمله شهر هرات نیز برگزار می‌شود. با وجودی که روز سیزدهم فروردین در کشور افغانستان جزو تعطیلات رسمی نیست، اما مردم این مناطق برای گردش در طبیعت، عملا کسب و کار خود را تعطیل می‌کنند. مردم این منطقه همچنین اولین چهارشنبه سال را نیز با گردش در طبیعت سپری می‌کنند.

پ ن:دور از هر مسئله ای فقط عیدتون مبارک! ایشالا سال خوب و قشنگی داشته باشیم!

پ ن ۲:آرزو بر جوانان عیب نیست. . .

ه.الف.سایه

ایلنا:امیر هوشنگ ابتهاج معروف به «ه.الف سایه»، شاعر متخلص به سایه و موسیقی پژوه ایرانی است. او در ۶ اسفند ۱۳۰۶ در رشت متولد شد و پدرش آقاخان ابتهاج از مردان سرشناس رشت و مدتی رئیس بیمارستان پورسینای این شهر بود.

ابتهاج سرپرست برنامه گل‌ها در رادیوی ایران، پس از کناره گیری داوودپیرنیا و پایه‌گذار برنامه موسیقایی گلچین هفته بود. تعدادی از غزل‌های او توسط خوانندگان ترانه اجرا شده‌است.
ابتهاج در جوانی دلباخته دختری ارمنی به نام گالیا شد که در رشت ساکن بود و این عشق دوران جوانی دست مایه اشعار عاشقانه‌ای شد که در آن ایام سرود. بعدها که ایران غرق خونریزی و جنگ و بحران شد، ابتهاج شعری با اشاره به همان روابط عاشقانه‌اش با گالیا سرود. سایه هم در آغاز، همچون شهریار، چندی کوشید تا به راه نیما برود؛ اما، نگرش مدرن و اجتماعی شعر نیما، به ویژه پس از سرایش ققنوس، با طبع او که اساسا شاعری غزلسرا بود؛ همخوانی نداشت. پس راه خود را که همان سرودن غزل بود؛ دنبال کرد.
سایه در سال ۱۳۲۵ مجموعه «نخستین نغمه‌ها» را، که شامل اشعاری به شیوه کهن است، منتشر کرد. در این دوره هنوز با نیما یوشیج آشنا نشده بود. «سراب» نخستین مجموعه او به اسلوب جدید است، اما قالب همان چهارپاره‌است با مضمونی از نوع تغزل و بیان احساسات و عواطف فردی؛ عواطفی واقعی و طبیعی. مجموعه «سیاه مشق»، با آنکه پس از «سراب» منتشر شد، شعرهای سالهای ۲۵ تا ۲۹ شاعر را دربر می‌گیرد. در این مجموعه، سایه تعدادی از غزل‌های خود را چاپ کرد و توانایی خویش را در سرودن غزل نشان داد تا آنجا که می‌توان گفت تعدادی از غزل‌های او از بهترین غزل‌های این دوران به شمار می‌رود.
سایه در مجموعه‌های بعدی، اشعار عاشقانه را رها کرد و با مردم همگام شد. مجموعه «شبگیر» پاسخ‌گوی این اندیشه تازه اوست که در این رابطه اشعار اجتماعی با ارزشی پدید می‌آورد. مجموعه «چند برگ از یلدا» راه روشن و تازه‌ای در شعر معاصر گشود.
نمونه‎ای از اشعار او:
آن که مست آمد و دستی به دل ما زد و رفت در این خانه ندانم به چه سودا زد و رفت
خواست تنهایی ما را به رخ ما بکشد تنه‌ای بر در این خانه تنها زد و رفت


مجموعه‌های شعری او عبارتند از:
نخستین نغمه‌ها، ۱۳۲۵،سراب، ۱۳۳۰،سیاه مشق، فروردین ۱۳۳۲،شبگیر، مرداد ۱۳۳۲،زمین، دی ۱۳۳۴،چند برگ از یلدا، آبان ۱۳۴۴،یادنامه، مهر ۱۳۴۸ (ترجمه شعر تومانیان شاعر ارمنی، با همکاری نادرپور، گالوست خاننس و روبن)،تا صبح شب یلدا، مهر ۱۳۶۰یادگار خون سرو، بهمن ۱۳۶۰،حافظ به سعی سایه (دیوان حافظ با تصحیح ابتهاج)،تاسیان مهر ۱۳۸۵ (اشعار ابتهاج در قالب نو)
غلامحسین یوسفی درباره شعر سایه می‌گوید: «در غزل فارسی معاصر، شعرهای سایه (هوشنگ ابتهاج) در شمار آثار خوب و خواندنی است. مضامین گیرا و دلکش، تشبیهات و استعارات و صور خیال بدیع، زبان روان و موزون و خوش‌ترکیب و هماهنگ با غزل، از ویژگیهای شعر اوست و نیز رنگ اجتماعی ظریف آن یادآور شیوه دلپذیر حافظ است.از جمله غزلهای برجسته اوست: دوزخ روح، شبیخون، خونبها، گریه لیلی، چشمی کنار پنجره انتظار و نقش دیگر.»
اشعار نو او نیز دارای درون‌مایه‌ای تازه و ابتکاری است؛ و چون فصاحت زبان و قوت بیان سایه با این درون‌مایه ابتکاری همگام شده، نتیجه مطلوبی به بار آورده‌است.
در شعر پس از نیما در حوزه غزل تقسیماتی را با توجه به شاعرانی که در آن زمان حضور داشته‌اند انجام داده‌اند که در این بین نام‌هایی چون هوشنگ ابتهاج، منوچهر نیستانی، حسن منزوی، محمدعلی بهمنی و سیمین بهبهانی به چشم می‌خورد.
او هم اکنون در آلمان اقامت دارد. 
  
دیرست گالیا! 
 
در گوش من فسانه‌ی دلدادگی مخوان!
دیگر ز من ترانه‌ی شوریدگی مخواه!
دیرست گالیا! به ره افتاد کاروان
عشق من و تو؟ این هم حکایتی است
اما در این زمانه که درمانده هر کسی
از بهر نان شب
دیگر برای عشق و حکایت مجال نیست.... 
 
پ ن:استاد هشتاد و دومین بهار زندگیت مبارک. . .

آمد به سرم از آنچه می ترسیدم. . .

صبح امروز، پروفسور مسعود علی‌محمدی، از استادان فیزیک نظری و هسته‌ای دانشگاه تهران، جلوی منزلش ترور شد.

به گزارش خبرنگار «تابناک»، این استاد باسابقه و متعهد کشورمان که نخستین دکترای فارغ التحصیل داخل ایران در این رشته از دانشگاه شریف بوده، پیش از ساعت 8 صبح امروز، به هنگام بیرون آمدن از منزلش در منطقه قیطریه تهران توسط یک بمب کنترل از راه دور که در یک موتورسیکلت در نزدیکی منزل وی، جاسازی شده بود، به شهادت رسید. 

 
بنا بر این گزارش، هم‌‌اکنون نهادهای امنیتی، در حال بررسی موضوع، کشف زوایای دیگر و یافتن سرنخ‌های احتمالی در مورد عوامل این انفجار تروریستی هستند.

همچنین فخرالدین جعفرزاده، سرپرست دادسرای امور جنایی تهران در این رابطه به فارس گفت: پس از اعلام خبر به همراه شاملو، بازپرس شعبه یک دادسرای امور جنایی و حیدری، بازپرس شعبه 10 این دادسرا به محل حادثه اعزام شدیم که پس از حضور در محل حادثه و در بررسی‌های اولیه، مشخص شد انفجار حدود ساعت 7:58 صبح امروز رخ داده است.

وی گفت: بمب منفجر شده در یک موتورسیکلت جاسازی شده و به فاصله یک متری از در ورودی منزل استاد مسعود علی‌محمدی از اساتید دانشگاه تهران به یک درخت بسته شده بود.

گفتنی است، با توجه به نوع عملیات و همچنین تهدیدات پیشین سرویس‌های امنیتی و تروریستی وابسته به آمریکا و صهیونیست‌ها، احتمالا این ترور با جهت‌دهی این سرویس‌ها و به دست عوامل منافقین و یا عناصر وابسته به رژیم صهیونیستی انجام گرفته است.
 

سوابق علمی مرحوم مسعود علی محمدی

مرحوم مسعود علی محمدی که صبح امروز در یک اقدام تروریستی کشته شد، استاد تمام دانشکده فیزیک دانشگاه تهران بود.

  مسعود علی‌محمدی در مقاطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترای فیزیک دانشگاه تهران و تربیت معلم تدریس می‌کرد و نیز فارغ‌التحصیل مقطع دکترای فیزیک از دانشگاه شریف در سال 1371 است.

این استاد دانشگاه، نویسنده تعدادی از مقالات علمی و پژوهشی است و راهنمایی و مشاوره پایان‌نامه‌هایی را نیز در ارتباط با علم فیزیک بر عهده داشته است.

علی‌محمدی، یکی از برگزیدگان جشنواره بین‌المللی خوارزمی در سال 86 و دارای رتبه دوم پژوهش‌های بنیادی بود. وی در مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد به تدریس فیزیک کوانتومی و ذرات بنیادی اشتغال داشت.

از این مرحوم، مقالات متعددی در زمینه نظریه میدان‌ها و ذرات بنیادی به ‌جای مانده است. تخصص اصلی این استاد فیزیک دانشگاه تهران، ذرات بنیادی بود و با مؤسسه تحقیقات ذرات بنیادی نیز در سال‌های 76 تا 80 همکاری داشت.  

منبع:تابناک  

پ ن : بی گناهی کم گناهی نیست در آیین عشق

خدایش رحمت کند و روحش شاد. . .

ابر و باد و مه و خورشید و فلک حیرانند!

ای زمین از تو ملعون

ای جهان از تو در خون

تا کدامین زمان،ابر و باران و توفان

ننگ را از تو باید بشوید،بروبد؟

چشم ها رفته در کاسه ی سر

لاشخورها به پرواز

ماه لرزان و خاموش

بر کدامین مترسک بتابد

ای شما یادگاران هابیل و قابیل

ای نشسته به تدفین خورشید

می رسد آن طلوعی که در پی غروبی ندارد!

                                                                                                  (هما میر افشار)